به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی قدس آنلاین، جان شیفته امیری همیشه گرمابخش شعر بوده است و حضور این شاعر تأثیرات ارزشمندی داشته و استعدادهای جوان شعر خراسان به واسطه او کشف شدند یا برخی به واسطه او توانایی شعر خود را افزایش دادند. شخصیت امیری محدود به شعر نبوده است، خوشنویسان، اهالی موسیقی، نقاشی و اهل معرفت خراسان با امیری دمخور بودند و استاد ساعدی که از عرفای خراسان است با احترام به امیری مینگریست و همیشه به بهره بردن از او توصیه میکرد.
بیتکلف بودن و صمیمی بودن ویژگی امیری اسفندقه است و همه او را با این ویژگیها میشناسند و همین ویژگیها سبب شد تا اثرگذاری او در شعر دوچندان باشد. عرفان امیری نوعی زاویهنشینی نیست بلکه عرفان حضور و ستیز است و این مسئله در اشعارش مشهود است.
مرتضی امیری اسفندقه با مثنوی شکوهمند بازوان مولایی که سوگسرودهای حماسی در شهادت برادرش بود، اوایل دهه 70 به جریان شعر انقلاب و جامعه ادبی کشورمعرفی شد، اما این آغاز حضور تأثیرگذار او بر جریان شعر امروز نبود، بزرگان شعر خراسان - احمد کمالپور، محمد قهرمان، محمدرضا شفیعی کدکنی، ذبیحالله صاحبکار، علی باقرزاده، غلامرضا قدسی - از سالها پیش، با اینکه امیری اسفندقه جوان بود، به دیده احترام به او مینگریستند و همواره در جمعشان از جایگاهی بلند و عزیز برخوردار بود، من بارها از این ارجمندان شنیده بودم که این جوان جای خالی اخوان را پر خواهد کرد.
یکی از افتخارات من در زندگی فرهنگی، آشنایی و سپس رفاقت صمیمی با این جان شفاف و روح ملایم و ضمیر آگاه است و افتخار افزونتر اینکه این هنر را داشتم که پل پیوندی باشم بین امیری گرم شور و شیدایی و تنهایی و خلوت با مجامع شعری و بویژه کانون شاعران و نویسندگان و نیز حوزه هنری خراسان بزرگ که یک دهه حضور تابناک او در شعر جوان خراسان، چه بذرها که نپاشید و چه برگها که به بار نیاورد که حدیث مفصل آن مشهورتر از آن است که در این مجال اندک نیاز باشد به آن بپردازم.
برکات وجود امیری محدود به مشهد و خراسان نشد و با هجرت به تهران، فصل باشکوه دیگری در پرونده پر افتخار فرهنگی و ادبی او رقم خورد، تهران نتوانست امیری را درگیر روزمرگی کند، آنچنان که با بسیاری از دیگران کرد.
حضور قریب به دو دهه او در محافل و مجامع و جشنوارهها، کنگرهها و حضور در برنامههای ادبی رسانه ملی، سطح و گستره تأثیرگذاری او را عمق و وسعت بیشتری بخشید و روز بهروز به تعداد آموزندگان و متأثران از او افزوده شد و امروز به واقع یکی از سرچشمههای سیراب کننده عطش نسل جوان ادبیات و شعر امروز است.
انتهای پیام/
نظر شما